قفل های چالشتُر + فیلم
قفل های چالشتُر (1)
قفل چالشتُر عرصۀ چالش ظرافت و احساس با فولاد و آهن است، چالشی که نهایتاً به همنشینی زیبا و تأملبرانگیزی میانجامد. در قفل چالشتُر ظرافت و روحیۀ هنرورزی، چون همیشه بر مادۀ سخت فائق آمده و بر همین اساس است که جنبۀ کاربردی آن را تحت الشعاع بارقههای هنری سازندگان این ابزار کاربردی قرار داده است. یکی از شگردهای این هنرنمایی بر پیکرۀ فولاد و آهن تعامل فرم گرایانه فضای خالی با فرم مثبت است. همان ارزش و معیار زیبایی که هنرمندان سنتجوی سقاخانه را به جستاری دوباره در این هنر- صنعت قدیمی راغب کرده است. آنچه نگارندگان این مقال را به بازجویی ارزشهای بصری این هنرـ صنعت ترغیب کرده است، همان اعجاب و شگفت انگیزی است که در این گونه هنرـ صنعت خودنمایی میکند. وجهی که در آن خردورزی و جدال زیبایی بر سر اثبات خویش، هر مخاطبی را تکان داده و متحیر میکند. آن ارزشی که میتواند در بستری جدید و بر کارکردی نوین مورد بازبینی قرار گیرد.
البته این نکته بدین معنا نیست که متوقع و متصور باشیم مجدداً از این قفلها بر در خانهها و صندوقچهها، با وجود تکنولوژی جدید، استفاده شود، بلکه این هنر- صنعت جدید را که در مقابل تکنولوژیهای پیشرفته در این عرصه مقاومت کرده و احساس میشود رسالتی را به ما گوشزد میکند و آن اینکه کارکردی جدید تعریف کرده و ارائه نماییم. مثلاً از هنرنمایی صنعتگران این عرصه و شگردهایشان در جهت پیکرهسازی و بُعد زیباییشناسی در حیطۀ مجسمه سازی بهره گرفته شود. اساساً این تغییر کارکرد (function) شاید تنها راه نجات هنرهای سنتی باشد که رفته رفته به خاطر جایگزینی محصولات جدید عرصۀ تکنولوزی بر وجه کاربردی آنها به یاد فراموشی سپرده میشوند. هرچند همان رویکردهای سنت گرا که در جریانات هنری و اجتماعی پست مدرن نیز خود عرصهای است قابل تأمل برای احیای این هنر – صنعتها و تداوم روند تولیدی آنها.
زیباییهای قفل چالشتُر
قفل سازان چالشتُر در گذشته قفلهای منطقۀ چهارمحال و بختیاری و بخشی از اصفهان را تأمین میکردند. در این شهر کوچک، صد سال پیش، حدود ۷۰ قفل ساز از این طریق امرار معاش میکردهاند. قفل چالشتُر در دو نمونه ساخته میشود:
۱-قفلهای زیره دار که برای جعبهها و گنجهها و وسایل تزئینی استفاده میشود.
۲-قفلهای قلوهای یا معمولی که در مقیاس بزرگ برای درهای مغازهها و … ساخته میشوند.
ایننوع قفلهای فرمدار و نقش دار که از پایان دوره ساسانیان تا اواخر قاجاریه ساخته میشد، جزء زیباترین قفلها هستند. از این نمونه قفلها با وجود رکود و عدم استقبال سازندگان و مشتریان در مقیاس اندک هماینک در چالشتُر ساخته میشود. در ساخت اینگونه قفلها از تصاویر حیوانات و گاه انسان برای زیبایی شکل قفل استفاده میشده است، ولی نقشی که از گذشته تا به امروز بسیار بیشتر از فرمهای دیگر بر روی قفل چالشتُر استفاده میشود نقش اسلیمی است که بر روی قفل حک شده و با طلا مزین میشود. علاوه بر نقش اسلیمی بعضاَ از نقوش هندسی چهار گوش و هشت گوش نیز بر روی قفل استفاده میکنند. روی دسته قفل، اسلیمیهای کوچک و روی بدنه به نسبت کل قفل اسلیمیهای بزرگتر و در گوشههای بدنه قفل سراسلیمی حک میشود و نقوش تقریباً تمامی بدنهی قفل را دربر میگیرد.
فرم بسیاری از این قفلها خصوصا آنجائی که دسته از بدنه جدا میشود، از حجاریهای تخت جمشید (یک اسب بالدار) وام گرفته شده است. شیارهای روی بدنه قفل نیز مشابه ستونهای تخت جمشید است که با سوهان روی قفل ایجاد میگردد .
قفلسازان برای ساختن قفل، همانطور که گفته شد فلز اولیه را سه برابر وزن قفل مذکور انتخاب میکنند. این مسئله باعث میشود تا قفل از لحاظ زیبایی دقیق و در تمامی مراحل کار دارای تناسب باشد.
از لحاظ زیبایی ظاهری پایههای قفل را هم شکل و هم اندازه میسازند و اندازه آنها را یک به سه ارتفاع کل قفل در نظر میگیرند تا هماهنگی و تناسب بین پایه و بدنه برقرار شود.
دستههای قفل هم به شکل نعل اسب ساخته میشود که هم سهولت در استفاده را ممکن میسازد و هم بر وزن و شکل نعل اسب و استر بوده و اینچنین توجه ایشان را به فرم ابزار دمدستی پیرامونشان را منعکس مینماید. در قفلهای چالشتُر دسته و بدنهی قفل هم جنس ساخته میشوند تا همانند پایه و بدنه هماهنگی لازم از لحاظ زیبایی ظاهری برقرار گردد. در مرحلۀ نقشاندازی هنرمند قفلساز با هنرهای همچون قلم زنی، طلا کوبی، نقره کوبی و منبت کاری روی فلز نیز مأنوس است.
آسیب شناسی قفل چالشتُر
ورود زندگی انسان معاصر به دنیای ماشینی و صنعتی در هر صورت باعث فراموشی و اضمحلال صنایع دستی کهن و سنتی میگردد. این محصولات بیشتر جنبه مصرفی داشته و کمتر از آنچه پیشتر اهمیت داشته، از بارقههای هنری و ظرافت و تزئین بهره بردهاند. قفلسازی یکی از گونههای صنایع دستیست که اشباع بازار از محصولات جدید راه استمرار و احیاء این شاخه از هنرهای سنتی را به مخاطره انداخته است:
موارد ذیل عمده دلایل انزوای این هنر-صنعت دیرینه سال گردیده است:
الف) جایگزین شدن قفلهای دوکلیدی فرنگی به جای قفل چالشتُر به علت ارزانتر بودن این قفلها و کاربرد ساده و آسان و همچنین داشتن رمزهای بازگشائی مختلف.
ب) کمبود هزینه و صرف وقت زیاد: به دلیل گران بودن آهن، مس، نقره، طلاو… کمتر کسی به انجام این هنر روی میآورد. همچنین درآمد اندک قفلسازان از این حرفه پرمشقت است که همیشه قادر به خرید این فلزات نیستند. هم چنین برای درست کردن اینگونه قفلها از آنجائی که تمام مراحل کار با دست انجام میگیرد وقت زیادی صرف میشود.
ج) کمبود نیروی انسانی: به دلیل مشکلات و مسائلی که در موارد بالا ذکر شد کسی به این هنر- صنعت زیبا و کم بدیل روی نمیآورد و این هنر با کمبود نیروی انسانی مواجه میشود.
د) عدم استقبال و وجود علاقه جوانان به یادگیری این هنر- صنعت: با ماشینی شدن و صنعتی شدن زندگی انسانها و رویآوری ایشان به جاذبههای تکنولوژیک دیگر از روی آوردن جوانان به هنرهای سنتی که فراگیری حرف در آن بصورت روند استاد و شاگردی میسور میگردد، خبری نیست.
هـ) مصائب و مشکلات مراحل تولید.
و) عدم توجّه مردم به هنرهایسنتی و محصولات آن: این هنر – صنعت به علت عدم توجه و استقبال عامه رو به اضمحلال است.
ز) وجود دلالان و واسطه گران در این جریان رکود بیتاثیر نیست.
نتیجه گیری
تعارض فرهنگ ماشینی و دستاوردهای آن به مثابه یورشیست که در صدد نسیان کامل همهی ارزشها و تشتت اصول و آداب رفتاری و زیستی سنتی خصوصا هنرهای صناعی است. در دوران گذر از نظام سنتی به دنیای مدرن که سمبل و افتخارش تکنولوژی و ماشین است هنرهای سنتی خاصه هنرهائی که وجه صنعتی آن در رقابتی نابرابر با تکنولوژی و تولید انبوه قرار میگیرد، در معرض تهدید و خطر هستند. لاجرم فرآیندهای سنتی و مورد حمله، از ثبات پیشین خود به لحاظ برکنده شدن همان چارچوب و نظام سنتی، بیبهرهاند و نسبتاً قادر به رویاروئی با آن نیستند. چرا که دیگر نیروهائی که پیشتر از این نظام حاکم (ویژگیها و آداب) صیانت میکرده و در مقابل نفوذ بیگانه مقاومت میکرد، وجود ندارد و هم از سوئی دیگر تجانس عمیقی که سابقاً موجب تداوم نبض حیات آن ترکیبات موفق بود، دیگر وجود ندارد.
از سوئی دیگر جاذبههای فریبنده تکنولوژی و دلمشغولیهایش ما را از میراث گذشتگان به کلی دور ساخته و الحان خاطرات قومی را به باد نسیان سپردهایم. هنرهای سنتی میراث گرانقدر ظفرمندیهای تمدین ماست که اگر دریغ ورزیم به فراموشی و اضمحلال رفتهاند.
قفلسازی با بهرهمندی از معیارهای هنری و ارزشمند از جمله صنایع سنتیست که عدم توجه به آن و حمایت از صنعتگران این عرصه که انگشتشماراند در حال احتضار است.
قفل چالشتُر عرصۀ چالش ظرافت و احساس با فولاد و آهن است، چالشی که نهایتاً به همنشینی زیبا و تأملبرانگیزی میانجامد. در قفل چالشتُر ظرافت و روحیۀ هنرورزی، چون همیشه بر مادۀ سخت فائق آمده و بر همین اساس است که جنبۀ کاربردی آن را تحت الشعاع بارقههای هنری سازندگان این ابزار کاربردی قرار داده است. یکی از شگردهای این هنرنمایی بر پیکرۀ فولاد و آهن تعامل فرم گرایانه فضای خالی با فرم مثبت است. همان ارزش و معیار زیبایی که هنرمندان سنتجوی سقاخانه را به جستاری دوباره در این هنر- صنعت قدیمی راغب کرده است. اعجاب و شگفت انگیزی در این گونه هنرـ صنعت همان وجهیست که در آن خردورزی و جدال زیبایی بر سر اثبات خویش، هر مخاطبی را تکان داده و متحیر میکند. آن ارزشی که میتواند در بستری جدید و بر کارکردی نوین مورد بازبینی قرار گیرد.
البته این نکته بدین معنا نیست که متوقع و متصور باشیم مجدداً از این قفلها بر در خانهها و صندوقچهها، با وجود تکنولوژی جدید، استفاده شود، بلکه این هنر- صنعت جدید را که در مقابل تکنولوژیهای پیشرفته در این عرصه مقاومت کرده و احساس میشود رسالتی را به ما گوشزد میکند و آن اینکه کارکردی جدید تعریف کرده و ارائه نماییم. مثلاً از هنرنمایی صنعتگران این عرصه و شگردهایشان در جهت پیکرهسازی و بُعد زیباییشناسی در حیطۀ مجسمه سازی بهره گرفته شود. اساساً این تغییر کارکرد (function) شاید تنها راه نجات هنرهای سنتی باشد که رفته رفته به خاطر جایگزینی محصولات جدید عرصۀ تکنولوزی بر وجه کاربردی آنها به یاد فراموشی سپرده میشوند. هرچند همان رویکردهای سنت گرا که در جریانات هنری و اجتماعی پست مدرن نیز خود عرصهای است قابل تأمل برای احیای این هنر – صنعتها و تداوم روند تولیدی آنها.
قفل چالشتُر در زمانهای گذشته به ویژه دوران صفویه از رواج و رونق فراوانی برخوردار بوده است و قفل سازان نیز همانند سایر هنرمندان از ارزش و اعتبار بالایی برخوردار بودند و از آنجایی که با مسئله حفاظت از اموال مردم رو به رو بودند اکثراً از بین افراد امین و درستکار انتخاب میشدند، به خاطر احترام والا و ارزشی که به کار آنها داده میشد و به علت حمایت بالای خوانین از صنعتگران و هنرمندان اکثر آنها از وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردار بودند و با فراغت و آسودگی خیال میتوانستند دست به خلق و آفرینش قفلهای هنری بزنند. البته، چون قفل سازان آن دوران کار خود را در نهایت دقت و ظرافت انجام میدادند و بیش از آنکه به سود و منفعت بیندیشند کمال هنری را سرلوحۀ کار خویش قرار داده بودند موجب شده بود تقاضای خرید از سوی گردشگران خارجی نیز افزایش یابد و دلیلی باشد برای شهرت منطقه و قفلهای چالشتُری در بین جهانیان.
ولی امروزه به دلیل گسترش فرآیند تکنولوژی و ناکافی بودن کارایی قفل سنتی برای حراست از اموال و… باعث کمرنگ شدن نقش قفل سنتی شده است و به همین دلیل قفل سازان چالشتُری اکثراً به قفل سازی به عنوان شغل دوم یا هنری برای پر کردن وقت فراغت خویش مینگرند.
اهم راهکارهای پیشنهادی این تحقیق برای توسعه این هنر- صنعت پس از بررسی آسیب شناسی که در این پژوهش بدان پرداخته شد به شرح ذیل است:
- متولیان این هنر- صنعت باید از افراد خبره استفاده کنند.
- حمایت مسئولین مهمترین اصل برای توسعه این هنر در استان مربوطه است.
- بازاریابی و اشاعه کالاهای این هنر- صنعت.
- تلاش برای افزایش آگاهی مردم از ارزشهای این هنر- صنعت و تقویت رابطه ایشان با این هنر.
- فراهم نمودن شرایط لازم برای ایجاد تشکلهای غیردولتی علاقهمند به این هنر.
- ایجاد علاقه در جوانان برای تولید این هنر – صنعت.
- توجه به پتانسیلهای اقتصادی موجود در این هنر- صنعت برای رفع تنگناهای مالی.
(۱){ چالشتر یکی ازقدیمی ترین نقاط استان چهارمحال و بختیاری و از نواحی شهرکرد است. یکی از صنایع دستی سنتی ایران، که وجه صنعتی آن اهمیت بیشتری دارد، قفل سازی است. این هنر- صنعت در چالشتر سابقه ایی طولانی دارد. پیشینهی قفل سازی سنتی در این منطقه به دورهی صفوی می رسد. }